کد مطلب:280145 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:222

خروج سفیانی
278- «یخرج رجل یقال له السفیانی فی عمق دمشق، و عامة من یتبعه من كلب، فیقتل حتی یبقربطون النساء و یقتل الصیبان، فتجتمع لهم قیس فیقتلها، حتی یبقر بطون النساء و یقتل الصبیان، فتجتمع لهم قیس فیقتلها، حتی لا یمنع ذنب تلعة، و یخرج رجل من اهل بیتی فی الحرة، فیبلغ السفیانی، فیبعث الیه جندا من جنده فیهز مهم فیسیر الیه السفیانی بمن معه، حتی اذا صار ببیدأ من الأرض، خسف بهم فلا ینجو منهم الا المخبر عنهم».

- «مردی به نام سفیانی از دمشق خروج می كند كه همه ی پیروانش از قبیله ی كلب خواهد بود، كشت و كشتار می كند تا جائیكه شكم زنها را می شكافد و كودكان را می كشد و قبیله ی قیس در برابرش قیام می كنند و همه را طعمه ی شمشیر می سازد. آنگاه مردی از اهل بیت من از ناحیه ی حره [1] خارج می شود و خبر خروج او به سفیانی می رسد. سفیانی ارتشی را به سوی او می فرستد و او همه را شكست می دهد. آنگاه سفیانی با همه ی سپاهیانش به سوی او حركت می كند. چون به سرزمین بیدا رسیدند خداوند همه ی آنها را در كام زمین فرو می برند و كسی از آنها نمی ماند، جز یك نفر كه خبر آنها را گزارش دهد». [2] .

از نظر شیعه و سنی تردید نیست كه ظهور آن حضرت از مكه ی معظمه خواهد بود، بحث از ناحیه ی حره در اطراف مدینه در این حدیث شاید به این معنی باشد كه چون آن حضرت به ناحیه ی حره برسد سپاه سفیانی به سوی آن حضرت گسیل می شود.

279- «العجب ان ناسا من امتی یومون بالبیت برجل من قریش،



[ صفحه 296]



قد لجأ بالبیت. حتی اذا كانوا بالبیداء خسف بهم».

فقلنا: یا رسول الله! ان الطریق قد یجمع الناس. قال:

- «نعم. فیهم المستبصر و المجبور و ابن السبیل، یهلكون مهلكا واحدا و یصد رون مصادر شتی. یبعثهم الله علی نیاتهم».

- «جای شگفت كه گروهی از امت من به دنبال مردی از قریش كه به بیت خدا پناهنده شده به سوی بیت هجوم می برند، چون به سرزمین بیدا برسند زمین آنها را در كام خود فرو می برد».

راوی می گوید: گفتیم ای رسول گرامی اسلام در این راه ممكن است افراد مختلفی باشد. فرمود:

- «آری، در میان آنها برخی آگاه، برخی مجبور و بر خی رهگذر هستند كه همگی یك جا هلاك می شوند ولی در روز قیامت هر كسی بر طبق نیت خود برانگیخته می شود». [3] .


[1] حره، نام سرزميني در نزديكي مدينه است. (اعلام المنجد ص 232).

[2] كنز العمال، ج 14 ص 272 (حديث 38698).

[3] صحيح مسلم، ج 4 ص 2211 (حديث 2884).